You are currently browsing the monthly archive for دسامبر 2013.

عصرهای نیمه تاریک پاییز

مثل یه چاه عمیق

که هیچ تهی نداره؛

یه سیاهی طولانی…

انگار تا خورشید هزار سال فاصله است.

دیدی؟هیچ چیز،هیچ کس رو عوض نکرد

صبح روز بعد بیدار شدم و دیدم همون آدمم

نه آرزویی مُرده بود،نه انتظاری تمام شده بود.

حالا

خرابی،پشت سر

ویرانیِ آدم‌ها،روبه رو

و من انگار،مدام،بیشتر و بیشتر فرو می‌رم.

از خیابان که رد می‌شوم
هر بار
کسی –وسوسه‌ای- مرا به زیر چرخ‌ها هل می‌دهد
یک نفر دستم را می‌کشد
یک نفر پوزخند می‌زند

فید وبلاگ

Enter your email address to follow this blog and receive notifications of new posts by email.

به 4٬099 مشترک دیگر بپیوندید

Contact Info

schattenblog@gmail.com